AbiDic.com
  • دیکشنری

جور کردن


english

1 general:: match, oppress, sort, classify, prepare, provide

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
جوجه گوشتی
جوجه مرغ
جوجه کبوتر
جوخه
جود
جودت
جودو
جور
جور بجور
جور بجور کردن
جور بودن
جور دیگر
جور ساز
جور شدن
جور نشدنی
جور کردن
جورآمیزی
جوراب
جوراب پوشیدن
جوراب ساقه بلند
جوراب شلواری
جوراب فروش
جورایی
جورایی نابسته
جوربجور
جورپایان
جورج
جورج فورمن
جورسازی آماری
جورنال

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط